لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافیک است. چاپگرها و متون بلکه روزنامه و مجله در ستون و سطرآنچنان که لازم است و برای شرایط فعلی تکنولوژی مورد نیاز و کاربردهای متنوع با هدف بهبود ابزارهای کاربردی می باشد. کتابهای زیادی در شصت و سه درصد گذشته، حال و آینده شناخت فراوان جامعه و متخصصان را می طلبد تا با نرم افزارها شناخت بیشتری را برای طراحان رایانه ای علی الخصوص طراحان خلاقی و فرهنگ پیشرو در زبان فارسی ایجاد کرد. در این صورت می توان امید داشت که تمام و دشواری موجود در ارائه راهکارها و شرایط سخت تایپ به پایان رسد وزمان مورد نیاز شامل حروفچینی دستاوردهای اصلی و جوابگوی سوالات پیوسته اهل دنیای موجود طراحی اساسا مورد استفاده قرار گیرد.
شاید شقایق شکایت کند که شیرینی بهار دستش نباشد ولی خوب می داند که بهار بی او زیبا نیست خوب می دا...
بهار لطفی ندارد اگر که باشد و آن گل نباشد بهار لطفی ندارد اگر که باشد و سنبل نباشد بهار لطفی ندارد اگر که باشد و عطر موعود نیاید بهار لطفی ندارد اگر که باشد و نور موعود...
آسمان شاهد سبزی بهار بود بوی علف تازه می آمد سینه زمین جای پای ریشه های شقایق را می دید بهار عکس خود را در شبنم گلبرگ ها ...
در افق بود که از فلک مهر می بارید رد سبز نگاه می بارید رد پای سبز نیایش می بارید در افق بود که بوسه خورشید و آسمان می بارید از نگاه تک تک ستاره های رفته ترانه می...
عطر بهار را مزه مزه چشیده ام تو هم رنگ بهار را ببین رویِش را...
یک سکوت آبی تنها در میان هزار فریاد، حرف زد که گریه ی بی امان هم توان سرودن...
کوه انسان و نرگس چشم حضور غم موم کردست سنگ خا...
تو که ساده تر از بهاری آمدنت با شکوفه هاست و رفتنت با آفتاب تو که مهربان تر از بارانی رئوفی و دنیای مهری مروارید های شفاف عشق زیور قعر دریای وجود توست دل رحیمت صیاد هر چه نگاه عاشق است و عاشقان صید رمیده تواند ...
هنگام دیدن شکفتن شکوفه های شادی بر تن درخت زنده در بهار لطف دیگری از نگاه ...
حریق غم، سینه را سوزاند تیر کین و جفا مهر و مروت ...
در آرزوی دیدن لبخند مهرت دلی بی تاب دارم در کنج دیر و خلوت و تنهایی خود دیده ای پر آ...
غمی بر چهره خورشید ماندست غروب بر عاشقان جاوید ماندست غمی جانسوزتر از جفا نیست غمی سوزان و از دل جدا نیست 1...
شب بی ستاره کجا دیده ای نشان از بی نشانه کجا دیده ای شب تار ما ماه خواهد دل درویش ما شاه خواهد ما غمزدگان راه عشقیم دل سوختگان راه عشقیم دل از تکرار گناه، زنگار گرفت تکرار معصیت، صفا از نگار گرفت مژده وصل کی به جان رسد غم غربت کی به پایان رسد چون پرنده من کی آزاد شوم سوی آسمان از قفس تن ر...
سخت تر از دوری و هجر یار نیست سخت تر از سوختن در نار نیست چگونه صرف کنم واژه های عشق را که دشوار تر از صرف عشق کا...
چرا در پشت ابر پنهان گشتی؟ زمان خواهان لبخند نورانی ات است چرا در پشت ابر پنهان گشتی؟ نمایان کن رخ نورانی ات را نفیر لاله سوزانده دل را در آی خورشید، عالم را زرافشان کن ز پشت ابر ظلمانی درآ و صبح صادق را نمایان کن دل غمخوار در صبح شادست که وصل یار از هجر...