لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافیک است. چاپگرها و متون بلکه روزنامه و مجله در ستون و سطرآنچنان که لازم است و برای شرایط فعلی تکنولوژی مورد نیاز و کاربردهای متنوع با هدف بهبود ابزارهای کاربردی می باشد. کتابهای زیادی در شصت و سه درصد گذشته، حال و آینده شناخت فراوان جامعه و متخصصان را می طلبد تا با نرم افزارها شناخت بیشتری را برای طراحان رایانه ای علی الخصوص طراحان خلاقی و فرهنگ پیشرو در زبان فارسی ایجاد کرد. در این صورت می توان امید داشت که تمام و دشواری موجود در ارائه راهکارها و شرایط سخت تایپ به پایان رسد وزمان مورد نیاز شامل حروفچینی دستاوردهای اصلی و جوابگوی سوالات پیوسته اهل دنیای موجود طراحی اساسا مورد استفاده قرار گیرد.
دعا پشتِ دعا برای آمدنت ، گناه پشتِ گناه برای نیامدنت ، دل درگیر ، میان این دو انتخاب؛ کدام آخر؟ آمدنت یا نیامدنت؟! نویسنده : ؟؟ منبع : وبلاگ آوای...
شاید برای آمدنت دیر کردهای وقتی نگاه آینه را پیر کردهای دیری است آسمان مرا شب گرفته است خورشید من، برای چه تأخیر کردهای؟ محمد بختیاری منبع : وبلاگ ب...
برای مرد موعودی که میگویند در راه است دعا و آرزو تا چند؟ او تا چند در راه است؟ تمام جادهها از خستگی بر خاک افتادند ولی عمریست آن تنهاترین، یک بند در راه است کجایی؟ساحران در گوش هستی ورد میخوانند شنیدم از کلاغان، قحطی لبخند در راه است عصای نور را بر فرق این ظلمت بزن، بشکاف وگرنه سامری با صد ...
ساعات عمر من همگی غرق غم گذشت دست مرا بگیر که آب از سرم گذشت مانند مرده ای متحرک شدم بیا بی تو تمام زندگی ام در عدم گذشت می خواستم که وقف تو باشم تمام عمر دنیا خلاف آنچه که می خواستم گذشت دنیا که هیچ,جرعه ی آبی که خورده ام از راه حلق تشنه ی من مثل سم گذشت بعد از تو هیچ رنگ تغزل ندیده ایم از خی...
دوباره جمعه گذشت و قنوتِ گریان ماند دوباره گیسوی نجوای ما پریشان ماند دوباره زمزمه ی کاسه های خالی ما پس از نیامدنت گوشه ی خیابان ماند شبیه شنبه ی هر هفته پشت پنجره ام و کوچه کوچه شهرم دوباره زندان ماند برای آمدنت چند سال بایستی در این تراکم بی انتهای ویران ماند؟ نیامدی که ببینی نگاه منتظرم چه ر...
ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی دایم گل این بستان شاداب نمیماند دریاب ضعیفان را در وقت توانایی دیشب گله زلفش با باد همیکردم گفتا غلطی بگذر زین فکرت سودایی صد باد صبا این جا با سلسله میرقصند این است حریف ای دل تا باد نپیمایی مشتاقی و مهجوری دور از تو چن...
در آتش رهایم، خدا شاهد است! به غم مبتلایم، خدا شاهد است! شب است و دل و بیکسی وایِ من! به درد آشنایم، خدا شاهد است! دگر صبر و تابی، دگر طاقتی نمانده برایم، خدا شاهد است! دلم میگدازد در آتش، دریغ! به غم همنوایم، خدا شاهد است! شکسته است آیینه های مرا غم دیر پایم، خدا شاهد است! رسیده است تا نا کجا...
ازشنبه درون خود تلمبارشدیم تاآخرپنج شنبه تکرارشدیم خیرسرمان منتظر دیداریم جمعه شد ولنگ ظهر بید...
ای اف به این زمانه و ای اف به روزگار تا کی شکست ، خرد شدن ، بغض ، انتظار تقویمها نبود تو را ناله میکنند در سالهای ساکت و بی روح و مرگبار تقویم ، بی تو هر چه که باشد قشنگ نیست فرقی نمیکند چه زمستان و چه بهار حتی تمام فلسفه ها بی تو مبهم اند مرزی نمانده بین جهان ، جبر ، اختیار دنیا پر است از همه چ...
ایدل ایدل! آشنایی می رسد ناله ها را هم نوایی می رسد ما که از عشق و جنون آکنده ایم کارمان آخر به جایی ...
فقط گفتی به ما پرواز- پرواز! در زندان غیبت کی شود باز؟ بدون تو چگونه پرگشاییم؟ برای هر عمل هستی سر آغاز برای ما نمانده سوز و آهی تو می گویی بخوان آواز- آواز؟ میان ما خوارج یکه تازند کدامین ارتش و نیرو و سرباز؟! سخن کوتاه آقا جان-غریبی نداری یاور و دلسوز و غمساز مرا از خواب شب بیدار گردان ز خوا...
مرا به غیر تو نبود پناه مهدی جان که من گدایم و هستی تو شاه مهدی جان در انتظار تو شاها گذشت عمر عزیز نگشت حاصل من غیر آه مهدی جان شها فقیرم و مسکین و بر سر راهت نشسته ام به امید نگاه مهدی جان من عاشقم که ببینم جمال تو آیا بود به سوی جناب تو راه مهدی جان؟ بحق حرمت اجداد خود نما نظری ز مرحمت به م...
گر چه پیمان را شکستم بر سر پیمانه ام با همه بد عهدی ام آن عاشق دیوا نه ام گر به ظاهر دورم از در گاه تو ای نازنین باز هم مشتاق روی دلکش جانا نه ام از در میخانه ات ای شاهد خوبان مران با همه عصیان همان دردی کش میخانه ام پرده بردار از رخ زیبا که مشتاق تو ام آن رخ زیبا ندیده ،وا...
با اين دل ماتم زده آواز چه سازم بشکسته ني ام بي لب دم ساز چه سازم در کنج قفس مي کشدم حسرت پرواز با بال و پر سوخته پرواز چه سازم گفتم که دل از مهر تو برگيرم و هيهات با اين همه افسونگري و ناز چه سازم خونابه شد آن دل که نهانگاه غمت بود از پرده در افتد اگر اين راز چه سازم گيرم که نهان برکشم اين آه ج...
آه مي کشم تو را , با تمام انتظار پر شکوفه کن مرا , اي کرامت بهار در رهت به انتظار , صف به صف نشسته اند کارواني از شهيد , کارواني از بهار اي بهار مهربان , در مسير کاروان گل بپاش و گل بپاش , گل بکار و گل بکار بر سرم نمي کشي , دست مهر اگر , مکش تشنه محبتند , لاله هاي داغ دار دسته دسته گم شدند , مهر...