لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافیک است. چاپگرها و متون بلکه روزنامه و مجله در ستون و سطرآنچنان که لازم است و برای شرایط فعلی تکنولوژی مورد نیاز و کاربردهای متنوع با هدف بهبود ابزارهای کاربردی می باشد. کتابهای زیادی در شصت و سه درصد گذشته، حال و آینده شناخت فراوان جامعه و متخصصان را می طلبد تا با نرم افزارها شناخت بیشتری را برای طراحان رایانه ای علی الخصوص طراحان خلاقی و فرهنگ پیشرو در زبان فارسی ایجاد کرد. در این صورت می توان امید داشت که تمام و دشواری موجود در ارائه راهکارها و شرایط سخت تایپ به پایان رسد وزمان مورد نیاز شامل حروفچینی دستاوردهای اصلی و جوابگوی سوالات پیوسته اهل دنیای موجود طراحی اساسا مورد استفاده قرار گیرد.
*با عاشق های بی مزارت گریه کردم ، با مادرای بی قرارت گریه کردم* *داغ برادر دیدم و آتیش گرفتم ، با لاله های داغدارت گریه کردم* *زخم تحمل روی دوشت خونه کرده ، پیشونیه درد آشنایی داری ای خاک* *هیش کی نمی تونه تو رو از من بگیره ، تا جون به تن دارم فدایی داری ای خاک* *نفرین به جنگ، نفرین به ظلم ، دنی...
همسفر! در این راه طولانی که ما بی خبریم و چون باد می گذرد، بگذار خرده اختلاف هایمان، با هم باقی بماند. خواهش می کنم ! مخواه که یکی شویم، مطلقا یکی.مخواه که هر چه تو دوست داری، من همان را، به همان شدت، دوست داشته باشم و هر چه من دوست دارم، به همان گونه، مورد دوست داشتن تو نیز باشد. مخواه که هر دو...
از شیخ ِ بهایی پرسیدند : خیلی "سخت " می گذرد ، چـه باید کرد؟ شیخ گفت :خودت که می گویی ، سخت "می گذرد" ، سخت کـه " نمی ماند " ! پس خـــدا را شکــر کــه میگذرد و نمی ماند .
شادی مکن از زادن و شیون مکن از مرگ زین گونه بسی آمد و زین گونه بسی رفت هوشنگ ابتهاج *** جانم بگیر و صحبت جانانه ام ببخش کز جان شکیب هست و زجانان شکیب نیست هوشنگ ابتهاج *** افسوس بر آن چشم که با پرتو صد شمع در آینه ات دید و ندانست کجایی ! هوشنگ ابته...
وای گل سرخ سفیدم کی می آیی بنفشه برگ بیدم کی می آیی تو گفتی گل در آید من می یایم وای گل عالم تموم شد کی می یایی جان مریم چشماتو وا کن منو صذا کن شد هوا سفید، در اومد خورشید وقت اون رسید، که بریم به صحرا وای نازنین مریم جان مریم چشماتو وا کن منو صدا کن بشیم روونه، بریم از خونه، شونه به شونه، به...
بوی عیدی، بوی توپ، بوی کاغذرنگی، بوی تند ماهیدودی وسط سفرهی نو، بوی یاس جانماز ترمهی مادربزرگ، با اینا زمستونو سر میکنم، با اینا خستهگیمو در میکنم! شادی شکستن قلک پول، وحشت کم شدن سکهی عیدی از شمردن زیاد، بوی اسکناس تانخوردهی لای کتاب، با اینا زمستونو سر میکنم، با اینا خستهگیمو د...
گنجشک لالا، سنجاب لالا، آمد دوباره مهتاب بالا، لالا لالایی لالا لالایی لالا لالایی، لالا لالایی لالا لالایی لالا لالایی، لالا لالایی لالا لالایی، گل زود خوابید مثل همیشه، قورباغه ساکت، خوابیده بیشه، گل زود خوابید مثل همیشه، قورباغه ساکت، خوابیده بیشه، لالا لالایی لالا لالایی کاری از گروه کودک...
نصیحت ارسطو به اسکندر: اگر میخواهی بر ایرانیان حکومت کنی، کشتن بزرگان آنها فایده ندارد چون ایرانیان باز جمع میشوند و تو را سرنگون میکنند، میان ایرانیان تفرقه بیفکن و در هر استان طایفه ای را فرمانروا کن تا دائم با هم در جدال باشند و تو آسوده بر آنان حکومت کنی. اسکندر چنین کرد و ملوک الطوایفی پدید...
زمانی که درباره امنیت ایمیل سخن به میان میآید همواره دو واژه اسپم و فیشینگ در نظر خواننده آگاه به موضوعات سایبری، مدنظر خواهند آمد. دلیل جالبی برای این اتفاق وجود دارد؛ هر دوی این اسامی تداعی کننده ایمیلهای ناخواستهای هستند که با تاکتیکی مشابه در حجمی بالا برای قربانیان فرستاده خواهند شد. نقط...
ساعت ۳ شب بود که صدای تلفن پسری را از خواب بیدار کرد.پشت خط مادرش بود .پسر با عصبانیت گفت: چرا این وقت شب مرا از خواب بیدار کردی؟ مادر گفت : ۲۵ سال قبل در همین موقع شب تو مرا از خواب بیدار کردی فقط خواستم بگویم تولدت مبارک. پسر از اینکه دل مادرش را شکسته بود تا صبح خوابش نبرد. صبح سراغ مادرش رف...
فرشته روبروی خــــدا ایستاده بود ، خــــدا او را از عاشق شدن بر حذر داشته است : " تو نمی توانی عاشق شوی ؟ خودت یک بار تجربه کردی! آنها ( انسانها )دیگر هیچگاه عاشق نمیشوند ... عشقشان از روی ریاست..." فرشته با چشمان پرسشگر خـــــدا را نگریست ؛ در برابر خـــــدا گویی قدرت کلام از او گرفته میشد ....
شب که دربستم ومست ازمینابش کردم چرخ اگر حلقه به در کوفت جوابش کردم فرخی یزدی *** زندگی کردن من مردن تدریجی بود آن چه جان کند تنم عمر حسابش کردم فرخی یزدی *** قسم به عزت و قدر و مقام آزادی که روحبخش جهان است، نام آزادی به پیش اهل جهان محترم بود آنکس که داشت از دل و جان، احترام آزادی فرخی ی...
شب که دربستم ومست ازمینابش کردم چرخ اگر حلقه به در کوفت جوابش کردم فرخی یزدی *** زندگی کردن من مردن تدریجی بود آن چه جان کند تنم عمر حسابش کردم فرخی یزدی *** قسم به عزت و قدر و مقام آزادی که روحبخش جهان است، نام آزادی به پیش اهل جهان محترم بود آنکس که داشت از دل و جان، احترام آزادی فرخی ی...
اگر مایة زندگی بندگی است دو صد بار مردن به از زندگی است فردوسی *** خردمنــد باش وبی آزاربـــاش همیشه زبانرا نگهــــدار باش. فردوسی *** پس ازمرگ نفرین بود برکســـــــی کزو نام زشتی بماند بســی. فردوسی *** بدی گرچه کردن توان بـــــــــــــاکسی چونیکی کنی بهتر آیــــــــــــــد بسی . فردوسی *** سخـ...
همه ی ما در گفتار و نوشتار روزمره ی خد از مثل های مختلفی استفاده می کنیم. بسیاری از این مثل ها جملاتی نغز و کوتاه هستند که از سخنان بزرگان دین وحکما ودانشمندان ، منابع مکتوب ویا منابع نامعلوم دیگر اخذ شده اند، و به دلیل ایجاز واختصار، خوش آهنگی و فراوانی مصادیق آن در زندگی روزمره به صورت مثل در...