کار خودشو می کنه . همونطور که می خواد پیش می ره... زندگی رو می گم
امروز همراه کسانی بودم که عزیزشونو از دست داده بودند... بر سر مزار مرحومی حاضر شدم... فاتحه ای خواندم... اشکی ریختم...
درست همین امروز، ساعتی بعد
کسانی رو دیدم که بر ماشینشون گل زده بودند... جشنی داشتند و عروسی ای ... تبریکی گفتم ... لبخندی زدم ...
نوشتن دیدگاه