دیروز روز خبرنگار بود. 17 مرداد 1392. مدیرکل به واحد اومدن و از همکاران تقدیر و تشکر کردن. حرکت مثبتی و موثری بود و امیدوارم در روزهای دیگر و به بهانه های دیگر شاهد حضور مدیران در بین خودمون باشیم. این روز پر بود از تبریک و شوخی های خبرنگاری... خداروشکر روز خوبی بود.
اما مساله ای که توجه منو به خودش جلب کرد این موضوعه که یادم بمونه و یادم باشه اگه یه روزی به جایگاه و مرحله ای رسیدم که خواستم از همکاران خودم نشکر و تقدیر کنم:
1- همه ی افراد در هر شیفت کاری را مد نظر قرار بدم. یعنی اگه قراره به همکاران شیفت صبح خدا قوت بگم همکاران شیفت های دیگر هم باید باید باید یادم باشن.
2- سعی کنم اسم و فامیل همه افراد را بدونم و همه ی کارکنان مجموعه ام رو بشناسم
3- یادم بمونه اگه قراره از همه ی گروه های کاری، تشکر کنم، پس خسیس بازی در نیارم. جوری نباشه که کادو و هدیه هایی که تدارک دیدم، به یه تعداد برسه و به یه تعداد نرسه... این خیلی خیلی خیلی بده و ناپسند و ناجوره... این موضوع اصلا حس خوبی در بین همکاران بوجود نمیاره.
4- سعی کنم در مراسم رسمی از همکارانم تشکر کنم. برای همکارانم کلاس بذارم. خصوصا افرادی که شبانه روز دارن فعالیت می کنن و استرس زیادی رو تحمل می کنن.
5- مشکلاتم رو در مراسم تقدیر و تشکر بیان نکنم. نگم پول نداریم و داریم بدبخت میشیم و ...
خدایا کاری کن که یادم بمونه به همکارانم در هر مرحله و مقطعی که هستم احترام بذارم و اونها هم به من و شخصیت من احترام بذارن... الهی آمین
نوشتن دیدگاه