دیشب بعد مدتها با خواهرای عزیزم رفتیم بیرون. البته برای انجام کار بانکی اما بانک تعظیل بود و ما هم رفتیم کافی شاپ. چون ایران به جام جهانی راه یافته بود خیابونها شلوغ بود؛ ما هم با تاخیر رسیدیم...
همه چیز عادی بود اما اهمیت موضوع در اینه که ما خواهرا بعد از چندین و چند ماه رفتیم بیرون و با هم صحبت کردیم و حرف زدیم و برنامه ریزی کردیم و ...
خیلی خوبه که من دو تا خواهر خوب و مهربون و توانمند دارم. خدا خودش میدونه که چقدر دوسشون دارم. انشاا... همیشه شاد و سلامت و موفق و پرتوان و باانگیزه باشند. الهی آمین...
نوشتن دیدگاه