تک بیتی از زنده یاد، نجمه زارع
میان جاده بدون تو خوب می فهمم
نوشته های غم انگیز کامیون ها را...
***
همه آبادنشینان ز خرابی ترسند
من خرابت شدم و دم به دم آبادترم
***
تک بیتی از صائب
یاد رخسار تو را در دل، نهان داریم ما
در دل دوزخ، بهشت جاودان داریم ما
***
تا بـوی زلـف یار در آبـادی مـــن است
هر لب که خنده ای کند از شادی من است
***
تک بیتی از سعدی
می‌روم بیدل و بی یار و یقیـن می‌دانم
که من بیدل بی یار و نه مرد سفرم...
***
تک بیتی عاشقانه از وصال شیرازی
دست بردم که کشم تیــر غمش را از دل
تیر دیگر زد و بر دوخت دل و دست به هم
***
تک بیتی عید قربان از زبان حافظ
عـید رخسار تـو کو؟ تا عاشقان
در وفـایت، جـان خود قربان کنند
***
آزرده دل از کوی تو رفتیم و نگفتی
کی بود؟ کجا رفت؟ چرا بود؟ چرا نیست؟
***
تک بیتی از سعدی شیرازی
بندگان را نبود جز غم آزادی و من
پادشاهی کنم ار بنده "خویشت" خوانی
***
تک بیتی ناب از سعدی
گفتم ببینمش مگرم درد اشتیاق
ساکن شود؛ بدیدم و مشتاق تر شدم
***
تک بیتی ناب از فولادی
هر کس تو را شناخت دل از دیگرى بُرید
بیگانه گشت با همه کس آشناى تو...
***
تک بیت ناب از اوحدی مراغه ای
نمیدانم که دردم را سبب چیست؟
همی دانم که درمانم تویی بس...
***
تک بیتی زیبا از سعدی
فریاد مردمان همه از دست دشمن است
فریاد سعدی از دل نا مهربان دوست...
***
تک بیتی از ملک الشعراء بهار
روح پدرم شاد که میگفت به استاد
فرزند مرا عشق بیاموز و دگر هیچ
***
تک بیتی از هوشنگ ابتهاج
بخت از مَنَت گرفت و دلم آن چنان گریست
کز دست کودکی برُبایی پرنده ای
***
تک بیتی از عاشق اصفهانی
رنجیده ام ز خویت، اما ز مهر رویت
مشکل روم ز کویت، این بار و بار دیگر
***
تک بیتی زیبا از مجمر اصفهانی
عشق را چاره محال است و ندانم که چرا
بیشتر، جا به دل مردم بیچاره کند؟
***
تک بیتی ناب از سعدی
هر آن که با تو وصالش دمی میسّر شد
میسّرش نشود بعد از آن شکیبایی
***
تک بیتی ناب از فاضل نظری
سر مغرور من با میل دل باید کنار آمد
که عاقل آن کسی باشد که با دیوانه می سازد
***
تک بیتی ناب از بیدل دهلوی
غنچه و گل، همه با چاک جگر ساخته اند
خون شو ای دل، که جهان جای دل خرم نیست
***
تک بیتی از صائب تبریزی
دل خراب مرا جور آسمان کم بود
که چشم شوخ تو ظالم هم آسمان گون شد
***
تک بیتی ناب از حسین منزوی
در کار خود، من و تو ز او بی وفاتریم
با من ز بی وفایی دنیا، سخن مگو
***
دوبیت عاشقانه از علی حیات بخش
یک لحظه زندگی، تو از دست می رود
وقتی کسی که هستی تو است، می رود
شاید که اندکی بنشیند کنار تو
اما کسی که بار سفر بست، می رود
***
تک بیتی ناب از سعدی
سعدی، به روزگاران مهری نشسته بر دل
بیرون نمی توان کرد، الا به روزگاران
***
با سایه تو را نمی‌پسندم
عشق ست و هزار بدگمانی
***
گفتی به برم بنشین، یا از سر جان برخیز
فرمان برمت جانا، بنشینم و برخیزم
***
تک بیتی از سید حسن حسینی
از ازل ایل و تبارم همه عاشق بودند
سخت دلبسته ی این ایل و تبارم، چه کنم
***
مژگان تو تا تیغ جهانگیر برآورد
بس کشته ی دل زنده که بر یکدگر افتاد
نوشتن دیدگاه