اوحدالدین محمدبن انوری مقلب به حجه الحق در قریه بدنه از ولایت ابیورد به جنب مهنه دشت خاوران خراسان تولد یافت وبهمین جهت ابتدا در شعرخاوری تخلص می کرد. انوری در جوانی در طوس به تحصیل همت گماشت و علاوه بر ادبیات، در ریاضی و فلسفه و حکمت نیز مهارت یافت. به آثار ابوعلی سینا علاقه بسیارداشت و بعضی از آنها را به خط خودنوشت. بسال542 هجری که سلطان سنجر برای باردوم بخوارزم حمله کرد تا آتش عصیان خوارزمشاه را برطرف سازد نوری رابا خود همراه برد.
درسال 547 هجری که ترکان غز سربطغیان برافراشتند و سلطان سنجر را مغلوب و گرفتار وبلاد خراسان را تارو مار کردند انوری نیز مانند عده زیادی از فضلای عصر دچار خوف و پریشانی شد و فجایع اعمال مهاجمین را بچشم خویش دید و به دشواری جانی بدربرد و سالهای بعد از این واقعه خونین زندگی کرد و در دربارشاهان و امرای سلجوقی مانند امرای بلخ و طغرل بن ارسلان در ارتباط باقی ماند وبه اغلب شهرهای خراسان مسافرت کرد ومدتی در بلخ اقامت گزید و بمناسبت هجویه ای که برضد مردم بلخ نوشته شده بود و نسبت آن را بانوری می دانند معروض تحقیر گردیدو زحمتهائی دید.
یکی از مهمترین اتفاقات زندگی انوری، پیشگوئی وی و بطلان آن است، چه وی باستناد اقتران سیارات ششگانه هفت سیاره غیر از زهره در برج میزان، پیشگوئی کرد که در20 جمادی الاخر سال582 هجری قمری ویا ماه رجب همین سال، جهان در اثر طوفان و وزیدن بادهای سخت بنابودی و ویرانی کشیده خواهدشد؛ و مردم هم از این خبر به وحشت افتادند و خانه ها را گذاشته به دشت و هامون گریختند. ولی از بدی اتفاق در آن روز اثری از باد آشکار نشد و برگی از جای نجنبید.
پس انوری معروض هجوو استهزاء مردم واقع گشت وبناچار مرو را ترک نمود. نخست به نیشابور وسپس به بلخ رفت و گویا بعد از این واقعه پیشه شاعری را ترک کرده واز معاشرت مردم کناره جست و گوشه گیری اختیار نمود. انوری را می توان بزرگترین قصیده سرای ایران نامید. در تاریخ وفات انوری اختلافست ولی گویا در حدود587 وفات یافت.
نوشتن دیدگاه