خودباوری کلید موفقیت در کسب و کار است

نوشته شده توسط:محبوبه شریفی | ۰ دیدگاه

مصاحبه با «الیزابت رول»، کارآفرین برتر از انگلیس:

خودباوری کلید موفقیت در کسب و کار است 

 

اغلب مردان ترکیب اشتغال و خانه داری خانم‌ها را نمی‌پسندند و با آن مخالفت می‌کنند. اما با یک برنامه ریزی حساب شده می‌توان تا حدودی این مشکل را حل کرد. کارفرمایان اغلب برای اشتغال زنان سؤالات مختلفی می‌پرسند، در واقع عرصه بازارهای تجاری به گونه ای برای زنان محدود است.

اشاره:

اغلب مردان ترکیب اشتغال و خانه داری خانم‌ها را نمی‌پسندند و با آن مخالفت می‌کنند. اما با یک برنامه ریزی حساب شده می‌توان تا حدودی این مشکل را حل کرد. کارفرمایان اغلب برای اشتغال زنان سؤالات مختلفی می‌پرسند، در واقع عرصه بازارهای تجاری به گونه ای برای زنان محدود است. یک زن کارآفرین مشکلاتی به مراتب بیشتر و سخت‌تر از مردان به همراه خواهد داشت. شاید در نگاه اول اطمینان نداشتن از موفقیت زنان درعرصه تجارت و ترکیب ناپذیری مثلث اشتغال، خانواده و خودباوری، هویت و کارآمدی زنان کارآفرین را درسطح پایین‌تری نشان دهد و با ترسیم یک دیدگاه منفی، سکوتی معنادار بر این حقیقت باشد، اما امروزه باید قابلیت‌های زنان را درعرصه های مختلف ستود و به آنان اعتماد کرد و اجازه فعالیت داد.  

  خانم الیزابت رول با تشکر از اینکه وقت خود را دراختیار ما قرار دادید، لطفاً خودتان را معرفی کنید و درباره نحوه فعالیت خود توضیح دهید.

 الیزابت رول، فارغ‌التحصیل رشته طراحی لباس از منچستر انگلیس هستم. پس از اتمام تحصیلات برای فعالیت در بازار کار، در چندین شرکت مدل و طراحی لباس مشغول به کار شدم و تجربه های زیادی از فعالیت در این شرکت‌ها کسب کردم. وقتی با طراحان و شرکت‌های بزرگ تبلیغاتی آشنا شدم، به اهمیت و تأثیر فوق‌العاده تبلیغات و ایده های نوین پی بردم. هنگامی که طرح‌هایم را نپذیرفتند و برای سرمایه گذاری و طراحی تایید نکردند، نخستین جرقه های راه انداری یک شرکت مستقل طراحی، در ذهنم شکل گرفت. کار فوق‌العاده بزرگی بود و درابتدا با مخالفت تمام اعضای خانواده و حتی همسرم مواجه شدم. در واقع دغدغه اصلی آن‌ها چگونگی رقابت با شرکت‌های بزرگ و باز پس دادن وام‌ها و سرمایه‌ها بود. در گام اول با مشکل اعتماد پذیری و تایید و تضمین سرمایه مواجه شدم که تا حدودی نیز درست بود؛ راه اندازی یک شرکت طراحی و مدل لباس کار فوق‌العاده دشواری بود؛ اما در نهایت با اصرارها و تلاش‌هایم توانستم اعتماد آن‌ها را جلب و شرکت را راه اندازی کنم.

 چگونه با شرکت‌های بزرگ رقابت کردید و چه استراتژی‌ای را برگزیدید؟

 در واقع زمانی وارد این حرفه شدم که شرکت‌های تجاری و طراحی حتی به سطح بین‌المللی نیز رسیده و به دنبال بازارهای فرا منطقه ای بودند. با توجه به سطح بالای کیفیت و رقابت، شرکت کوچک ما نیز ابتدا از یک منطقه کوچک فعالیتش را آغاز کرد؛ می‌دانستم که برای تداوم و حضوری پررنگ باید متفاوت باشم. در همین رابطه با راه اندازی یک سایت اینترنتی و نمایش الگوها و مدل‌های مختلف، عرصه فعالیت‌های شرکت را گسترده تر کردم. اما این اقدام به معنی پایان کار نبود؛ نیاز به نوآوری و تبلیغات در همه زمینه‌ها و نمایش محصولات در تمام رسانه‌ها به کار ما اعتبار بیشتری می‌بخشید. بنابراین برای یک دوره شش ماهه با چندین مجله مد لباس همکاری کردم و با ارائه طرح‌های مختلف سعی کردم تا مخاطبان بیشتری داشته باشم. گام آخر ساخت تیزرهای تبلیغاتی بود. شاید بتوان گفت که این مرحله علیرغم هزینه های فراوان، بازتابی کاملاً بی‌مانند داشت و در نهایت مرا به هدف نهایی نزدیک‌تر کرد. پس از سه سال فعالیت درعرصه مدل لباس، طراحی و ارائه الگوهای متفاوت، به جایگاه مناسبی رسیدیم و اندک اندک شرکت، مرحله آرمانی خود را بازیافت. در واقع باید بگویم ما با یک برنامه ریزی کاملاً حساب شده و دقیق بازارهای محلی را پشت سرگذاشتیم و با توجه به خلاقیت‌های یک تیم کارآزموده توانستیم محصولی کاملاً متفاوت عرضه کنیم و دربرابر رقیبان بایستیم.

 مهم‌ترین دغدغه شما در ایجاد یک کسب و کار چه موضوعی بود و چگونه توانستید براین معضل فائق شوید؟

 مهم‌ترین دغدغه، مدیریت، بازاریابی و توانایی رقابت با شرکت‌های رقیب بود. در درجه اول باید بگویم خودباوری، تلاش و برنامه ریزی جزو کلیدهای موفقیت در کسب و کار محسوب می‌شوند. فقدان الگویی کامل شما را از ادامه مسیر موفقیت بازمی‌دارد و علاوه بر بروز مشکلات فراوان، موجب به وجود آمدن تصورات منفی از سوی مخاطبان خواهد شد. ترکیب کار و خانه داری احتیاج به یک زمان مشخص دارد. فراهم آوردن چنین بستر مناسبی برای اشتغال و فعالیت‌های درون خانه، برابر با جلب اعتماد همسر، اعضای خانواده و در نهایت متقاضیان و مخاطبان محصولات است. از طرف دیگر بازتاب این فعالیت نیز بر محیط کار و خانواده تأثیر فراوانی ایجاد خواهد کرد. چگونگی ارائه یک محصول مناسب، رضایت‌مندی مخاطبان، واکنش اعضای خانواده بر نحوه اجرای یک فعالیت پایدار، تخصیص ارزش‌ها و وظایف بین محیط کار و خانه، از مهم‌ترین عوامل استرس زا در این نوع حرفه به حساب می‌آیند. اصولاً خلق کارهای بزرگ همیشه سه واکنش متفاوت درمیان افراد ایجاد خواهد کرد. درمرحله اول همه مخاطبان و حتی اعضای خانواده، آن را انکار می‌کنند و اساساً وقوع چنین رخدادی را دور از دسترس می‌پندارند. پس از عبور از مرحله اول در ابتدای مرحله دوم ابعاد مختلف این پدیده جدید را بررسی می‌کنند و این بار فقط به تماشا می‌نشینند. اما در گام آخر کاملاً همه چیز تغییر می‌کند و افراد مختلف با دیدگاه های کاملاً متفاوت پس از تایید موفقیت یک طرح جدید، شگفت زده می‌شوند و با زبان تحسین نتیجه طرح جدید را می‌بینند. در واقع خلق موقعیت‌های نوین همیشه با اما و اگرها و تایید و انکارهای افراد مختلف مواجه می‌شود. اما در این میان آنچه حائز اهمیت است، میزان اعتماد به نفس و روحیه خستگی ناپذیر خود شماست که در برابر واکنش‌های مختلف و چنین تاییدها و تکذیب‌های متفاوتی، چگونه عمل خواهید کرد و تا چه اندازه در پیمودن مسیر موفقیت استوار خواهید ماند.

 آیا اکنون به خواسته‌ها و آرمان‌های خود رسیده‌اید؟

 درباره ایده آل‌های زندگی و نوع فعالیت، هرکسی تعریف خاصی دارد، اما به عقیده من تا حدود زیادی به رویای کودکی‌ام دست یافته‌ام. خوشحالم از اینکه به طور مستقل و در جایگاه یک کارآفرین علاوه بر کار مورد علاقه‌ام، بهترین دوستانم را نیز در کنار خود دارم و از راهنمایی‌ها و ایده های آنان استفاده می‌کنم.

 موفقیت از نظر شما چه تعریف و جایگاهی دارد، آیا در کارتان موفق بوده‌اید؟

 موفقیت بازتاب عملکردها و تلاش‌های روزمره برای رسیدن به هدف و نتیجه ای از پیش تعیین شده در یک فاصله زمانی مشخص است. اساساً هر موفقیت یا شکستی زوایای مختلف کار و زندگی شما را تحت تأثیر قرار می‌دهد. اما به عقیده من موفقیت تثبیت ایده آل‌ها است. زمانی که بتوانیم در کارمان به ثبات برسیم و با کسب آرامشی نسبی برنامه های کاری را اجرا کنیم.

 تا حد زیادی خواسته‌ها و برنامه‌هایم را عملی کرده‌ام، اما این دست‌یابی‌ها به معنای پایان فعالیت تجاری و رسیدن به آخرین مرحله نیست. همان‌طور که می‌دانید، تجارت بازی پایان ناپذیر و در حال نوسانی است که هر لحظه تغییر می‌کند. من تنها خودم را در این راه موفق نمی‌دانم، این موفقیت حاصل فعالیت تمامی اعضا و کارمندان شرکت است.

  فقدان سرمایه کافی و شرایط نامناسب روحی، چه تأثیری در روند پیشبرد اهداف تجاری دارد؟

 فقدان سرمایه، موجب بروز فشارهای روحی و نداشتن اعتماد به نفس کافی می‌شود، در نتیجه معیار و میزان ارزیابی و کنترل امور ناممکن می‌گردد. وجود سرمایه کافی در آغاز کار نوعی آرامش کاذب درشما ایجاد می‌کند و ذهن نیز با پیروی از اصل موفقیت، راهکارهای مؤثرتر و قطعی‌تری در ایجاد ثبات مالی می‌طلبد بنابراین هرقدر ضمانت و ثبات سرمایه بیشتر باشد، تحول و نوآوری بهتر و سریع‌تر اجرا خواهد شد.

 در جایگاه یک کارآفرین چه توصیه ای برای علاقمندان به این حرفه دارید؟

 پیش ازهر فعالیتی ابتدا مسیر و هدف خود را مشخص کنید. تصمیمی منطقی و درست بگیرید و متناسب با تحصیلات، تجربه و سرمایه خود تجارت را آغاز کنید. هیچ گاه در این کار عجله نکنید. صبور باشید و تا زمانی که از حضور موفق خود در این عرصه مطمئن نشدید، فعالیتتان را آغاز نکنید. تمام جوانب کار را در نظر بگیرید. سعی کنید همیشه اطلاعات خود را به روز کنید. مخاطبان علاقمندند تا از نظرات، افکار و عقاید شما مطلع شوند. با برقراری ارتباطی صمیمی با مخاطبان، از نظرات آن‌ها در ارتقاء سطح کیفیت محصولات استفاده کنید. در مورد محصولات، کیفیت آن‌ها و نحوه تولید به مخاطبان توضیح بدهید. اگر روزی یک کارآفرین شدید، همان‌طوری با کارمندان رفتار کنید، که انتظار دارید با شما رفتار کنند. به کارمندان خود احترام بگذارید، آن‌ها را تشویق و حمایت کنید و از نظراتشان استقبال نمایید.

 سرمایه، مکان تجاری مناسب و دانش و مهارت درعرصه تجارت مکمل یکدیگرند. عامل مهم دیگر در همین رابطه، مشاوره و تضمین فروش محصولات و ارتباط مناسب با مخاطبان است. هرطرحی نیازمند تفکر و تیمی متحد است که در شرایط بحرانی همچون چتر نجاتی آرامش بخش، تیم را نجات دهد و مانع پیدایش  بن بست های تجاری شود. بنابراین با طرحی کامل و مدیریتی همه جانبه، مسیر را از پیش هموار کنید تا بتوانید به قله های موفقیت دست یابید.

 کلام آخر

 بارها درباره توانایی‌های افراد مختلف در رسیدن به آرمان‌ها و اهداف کاری مطالعه کرده‌اید و به اعجاز تصمیم گیری‌های ضمیر ناخودآگاه پی برده‌اید. هر شخصی برحسب استعدادها و توانایی‌هایش با اجرایی هدفمند، برنامه ای مشخص و تصمیمی استوار می‌تواند به موفقیت برسد. اغلب دیدگاه و تصور منفی یا به بیان دیگر موانع ذهنی، ما را از رسیدن به مقصود بازمی‌دارد. آنچه که تصور می‌کنید برداشتی سطحی از هر مسئله است که در قالب ذهن نقشی ثابت می‌گیرد. بنابراین برای رسیدن به آرمان‌های زندگی باید تصور و دیدگاهی عمیق به مسائل داشت. موانع را با صبر و تأمل از پیش رو برداشت و به منطقه موفقیت قدم گذاشت.

 Sources : Entrepreneur.com

 jetsetcitizen.com

 ترجمه: سيد رسول ميرزايي موسوي

  22 آبان 1390 16:16

  1. هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...

    نوشتن دیدگاه