از رد نگاه تو ...

نوشته شده توسط:محبوبه شریفی | ۰ دیدگاه

از رد نگاه تو پیدا بود

از انعکاس آینه ها با خبری

و از عبور بی رنگ واژه ها

و همچنین بود

از صحبت دل انگیز ماه و مهر

اما

تو از نگاه خودت بی خبر بودی

و از دلت          

و از نیاز و نوازت

بی دلیل می نمود بارانی که از دیده ات می بارید

21/4/82

  1. هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...

    نوشتن دیدگاه