شب آمده ام پیش تو آرام بگیرم

نوشته شده توسط:محبوبه شریفی | ۰ دیدگاه

شب آمده ام پیش تو آرام بگیرم

از تلخی چشمان تو ایهام بگیرم

برگشته ام ازجاده ی ابریشمی عشق

كز چشمه ی ابریشمیت وام بگیرم

آیینه ی تاول زده ی عشق چه تنهاست

بگذار ازاین آینه الهام بگیرم

حیف است كه درخلوت شبها نتوانم

ازخمره ی لبهای تو یك جام بگیرم

روح غزلم در تو مجسم شده انگار

می خواهم ازین چشم ترت دام بگیرم

مهتاب به دلدادگی ام زل زد و خندید

برخیز كه از كنج لبت كام بگیرم

پاشیده تمام نفست در بغل من

بگذار كه با عشق تو فرجام بگیرم

نیلوفری ازجنس غزل هستی و خواهم

با موج نفس های تو حمام بگیرم

هر چند پراز فاصله هستیم، گل من

شب آمده ام پیش تو آرام بگیرم

محمد حسن اسفندیارپور

  1. هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...

    نوشتن دیدگاه